عزیزان من ! فکر، پایهی اول است. توأم کردن فکر با عمل بر طبق آن اندیشه، پایهی دوم است. « الّذین امنوا و عملوا الصّالحات طوبی لهم و حسن مآب ». انسان وقتی که فکر و عمل را همراه کرد، آنوقت تفضلاّت الهی - انوار رحمت و هدایت - به سمت دلها سرازیر میشود؛ اطمینان و سکینه و آرامش و امید در انسان بهوجود میآید. مجموعهای که این خصوصیات را داشته باشد، میتواند از تمام موانع عبور کند. ما این را داریم. اگر میبینید که جوامع اسلامی ما و جامعهی ایرانی خودِ ما در قرنهای گذشته با اوضاع و احوال سخت زندگی کردند و روزبهروز رو به انحطاط رفتند، یا امروز بسیاری از کشورهای اسلامی دچار این مشکلاتند، به خاطر این است که یا اندیشهی درستی را که آن ایمان، متّکی به آن اندیشهی درست و صحیح و منطقی و قوی و حساب شده باشد، نداشتند و ندارند یا طمعها و ضعفها و سستیها و لغزشها و به دنیا چسبیدنها و شهوتها و هوسرانیها و امثال اینها، جلو عمل را گرفته بود و گرفته است. وقتی فکر و عمل با هم نبود، هدایت الهی، تفضّل الهی، دستگیری الهی و کمک الهی هم نخواهد بود؛ مگر یک وقت بهندرت و گهگاه.