این حادثهى بسیار زشتى است که انسانهایى بدون داشتن صلاحیتهاى لازم، وارد در مقولهاى شوند و اظهار نظرهایى بکنند که آن اظهار نظرها اگر فرض کنیم که هیچ شائبهى غرض و مرضى نباشد، تازه مىشود جاهلانه ! اگر شائبهى اغراض سیاسى و اغراض جناحى و اغراض سودجویانه و اغراض خائنانه در آن باشد که دیگر بدتر ! این حادثه و پدیدهى بسیار زشتى است که در جامعهى ما وجود دارد. البته مخصوص امروز نیست؛ همیشه بوده است؛ منتها امروز این خصوصیت را نسبت به گذشته دارد که در گذشته جهّال راجع به دین اظهار نظر مىکردند؛ منتها در دایرههاى محدود عامیانه. فرض کنید کسى به نام مبلّغ یا به هر نام دیگر راجع به دین حرفى مىزد؛ دایرهى محدودى و عوامالنّاسى هم بودند که حرف او را مىپذیرفتند. امروز تفاوتش با آن وقت این است که همان حرفهاى غلط نسبت به مبانى اسلامى و علمىِ دینى، عامیانه اما در قالبهاى آرایش شده، در قالب فکر نو، در قالب علم ادا مىشود؛ در حالى که علم نیست؛ در حالى که غلط است و این احتیاج دارد که با آن برخورد علمى شود. برخورد حکومتى جداست؛ همه جا هم حکومتها نباید وارد این مقولهها شوند و نمىشوند و صحیح هم نیست، مؤثّر هم نیست؛ اما میدان علم بایستى در این زمینه فعّال و پُرنشاط باشد.