بیانات سال 79


خود او مفید است، هم براى کسانى که از گردش این اسکناس سود مى‌برند. امروز، روزى نیست که ما سرمایه‌ها را در گوشه‌اى حبس کنیم. هر کس استعدادى دارد، هرکس سرمایه‌ى ذهنى و فکرى دارد، باید آن را در بازار کار بیاورد. بازار کار، فقط بازار مصرف نیست که بگوییم بیاید حتماً در جایى شاغل شود. البته این مشاغلى که شماها دارید، اگر نگوییم همه‌اش، حداقل بخش عمده‌ایش وظیفه‌ى شرعى است؛ بعضیهایش از واجب کفایى هم بالاتر است؛ چون من به الکفایه ندارد. این لازم است؛ اما فقط این نیست؛ باید این استعدادها و این فکرها بیاید تا به کار بیفتد؛ تا از آنها استفاده بشود؛ تا تقویت بشود؛ تا ارتباط بین فکرها به وجود آید.

مطلب دیگر - که آن هم مرتبط با این قضیه است - این است که وقتى خلأ بیان اندیشه‌هاى ناب و قدیم و صحیح مشاهده شد، اندیشه‌هاى مغشوش، غش‌دار، ناسالم و ناصحیح در بازار مى‌آید. این امرى طبیعى است؛ چون مشترى همیشه آن‌جا ایستاده است. اگر جنسِ خالصِ صحیحِ خوب را آوردند و در دسترس مردم گذاشتند، بدیهى است که مردم سراغ جنس ناسالم - البته اگر بشناسند - نخواهند رفت. وقتى از این طرف خلأ پیدا شد، بازار جنس

«12»