بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
الحمدللَّه ربّ العالمین و صلّى اللَّه على سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة اللَّه على اعدائهم اجمعین.
قبل از شروع مباحث فقهى، طبق معمول حدیثى را از کتاب شریف تحفالعقول عرض کنیم؛ بعد هم به عرایض خودمان بپردازیم. « من وصیت ابىعبداللَّه علیهالسّلام لمحمّدبننعمان الاحول - مؤمنالطّاق -( ۱ ) یابنالنعمان لا تطلب العلم لثلاث »؛ دانش را براى سه هدف تحصیل مکن: اوّل « لترائى به »؛ اینکه با آن ریا کنى؛ خود را به این و آن نشان بدهى که من عالمم. علم را براى خود نمایى تحصیل مکن. دوم « و لا لتباهى به »؛ براى مباهات هم آن را تحصیل مکن. علىالظّاهر آن « ترائى به »، یعنى خودنمایى در بین مردم عادى که من عالمم؛ دومى - که مباهات باشد - براى خودنمایى در بین علماست؛ یعنى وقتى در مجمع علما قرار گرفتى، هدف از تحصیل علم این باشد که مباهات کنى بله، ما هم این مطلب یا این مطالب را بلدیم. براى این هم تحصیل علم مکن. سوم « و لا لتمارى »؛ براى مراء - جدل و بحث - هم تحصیل علم مکن. مراء، یعنى مجادله و سرسختى در بحث. « افتمارونه على ما یرى ( ۲ )» که در قرآن شریف هست، یعنى با او دربارهى آن چیزى که با چشم خود دیده - که مراد، حوادث لیلهى معراج است - بحث و جدل مىکنید ؟ بنابراین طبق این حدیث، حضرت فرموده