آن چیزى که من امروز دربارهى مسائل علمى و حوزههاى علمیه مىخواهم عرض کنم، یکى دو مطلب است که به نظرم اینها از بقیهى مطالب لازمتر مىرسد؛ با اینکه همهى این مطالب براى حوزهها لازم است؛ این چیزهایى که در ذهن هست و گفته شده و شاید تکرار هم شده است.
یک مطلب، مسألهى برنامهریزى در حوزههاست. ما یک وقت در همین مجمع طلاّب و فضلا عرض کردیم که هر دستگاه کوچکى - ادارهاى، دانشگاهى - براى کار خود برنامهریزى دارد. حوزهى علمیه با این نسبت، با توجه به اینکه یک مجموعه عظیمى است از علماى بزرگ، از محقّقان بزرگ، در فنون مختلف - فقه و تفسیر و اصول و کلام و فلسفه و بقیهى شعب علمى که در حوزههاى علمیه هست - باید دستگاه برنامهریزى مداوم داشته باشد. واقعاً از لحاظ کیفیّت اشخاصى که در حوزههاى علمیه هستند - مثلاً حوزهى علمیهاى مثل قم - نمىشود آن را با دستگاهها و مجموعههاى علمىِ معمولى و متعارف مقایسه کرد. شخصیتهاى بزرگى، محقّقانى، بعد هم این همه جوان در این حوزههاى علمیه هستند؛ در بین اینها چقدر