بیانات سال 79


است ! آن منطقه دهها زبان محلی داشته است؛ این زبانها را تا آن‌جایی که توانستند، منسوخ کردند و از بین بردند. یک ملت، زبان خود را که از دست داد، یعنی از گذشته خود، از تاریخ خود، از سنّتهای خود و از میراثهای گرانقدر خود منقطع و جدا میشود و از آنها بی خبر میماند.

یک نمونه دیگر عرض میکنم. رئیس جمهور کشور پرو در امریکای لاتین، در زمانی که بنده رئیس جمهور بودم، به من گفت: ما اخیراً یک تمدّن بسیار باشکوه را در حفّاریهای خود در کشورمان پیدا کرده‌ایم. او میگفت: سالها استعمارگران بر کشور پرو مسلّط بودند؛ اما نگذاشتند مردم و روشنفکران و صاحب‌نظران پرو بفهمند که در گذشته چنین تمدّنی داشتند ! یعنی اینها حتی از این‌که مردم، تاریخ خودشان را بدانند و به گذشته خودشان افتخار کنند، مانع میشدند !

یک نمونه دیگر، الجزایر، این کشور عربی و مسلمان است. فرانسویها آمدند و دهها سال بر آن کشور مسلّط شدند؛ با سلاح آن‌جا را قبضه کردند؛ در آن‌جا حکومت تشکیل دادند؛ حکّام و افسران خودشان را به حکومت و فرماندهی آن کشور گماشتند؛ اوّلین چیزی که کمر به

«7»