قسمت اوّل صحبتم بیشتر مورد توجّه بزرگترها هم مسؤولان، هم پدران و مادران، هم معلّمان و هم متصدّیان مسائل مربوط به جوانان - قرار گیرد. در قسمت دوم، خطاب اصلی من به شما جوانان است که مطالبی را با شما در میان خواهم گذاشت.
اما قسمت اوّل که درباره مسؤولیتهایی است که نسبت به جوان وجود دارد. باید بگویم که جوانی - این دوره مشعشع و درخشان - دورهای است که اگر چه چندان طولانی نیست، اما آثارش یک آثار ماندگار و طولانی در همه زندگی انسان است. جوانی از بلوغ آغاز میشود. در اینجا میخواهم از منظر جوانان به مسأله نگاه کنم، تا بزرگترها، پدران و مادران و مسؤولان، فضای جوانی را که خودشان هم یک روز در آن فضا بودند، بهیاد آورند.
جوان در دوره جوانی - بخصوص در آغاز جوانی - تمایلات و انگیزههایی دارد. اوّلاً چون در حال تکوین هویّت جدید خود است، مایل است شخصیت جدید او به رسمیت شناخته شود؛ که غالباً این اتّفاق نمیافتد و پدران و مادران جوان را در هویّت و شخصیت جدیدش گویا به رسمیت نمیشناسند. ثانیاً جوان احساسات و انگیزههایی دارد. رشد جسمانی و روحی دارد و به دنیای تازهای قدم گذاشته است که غالباً دوروبریها، خانواده، کسان و افراد در جامعه، از