بیانات سال 79


میکردند. من در آن زمان که شوروی سابق هنوز بود و دنیا را به بخشهای سه گانه تقسیم میکردند، در یک مجمع جهانی این حرف را زدم؛ امروز هم که شورویای وجود ندارد و قطبهای دوگانه متضاد قدرت در دنیا به آن صورت نیست، همان عقیده را دارم. هر چه زمان میگذرد، این حرف بیشتر تأیید میشود؛ و آن حرف این است که جهان دو بخش دارد: یک بخشِ سلطه‌گر، یک بخشِ سلطه‌پذیر. بخش سلطه‌گر لزوماً کشورهایی نیستند که از ثروتهای طبیعی برخوردار باشند؛ بخش سلطه‌پذیر هم لزوماً کشورهایی نیستند که همه فقیر باشند. کشورهای آفریقایی بر روی دریاهایی از منابع طبیعىِ بسیار لازم برای مردمانشان زندگی میکنند. در آن‌جا الماس هست، مواد معدنی بسیاری هست که بشر به آن احتیاج یا اشتیاق دارد. این ثروت طبیعی مال آنهاست؛ بنابراین فقیر نیستند؛ اما ابزار سلطه از این جادوگریها بسیار میکند؛ یک ملت فقیر را به صاحب ثروت کلان تبدیل میکند؛ اما ملتهایی را که از ثروتهای بزرگ طبیعی برخوردارند، به کشورهایی که به نان شبشان محتاجند، تبدیل مینماید ! امروز در آفریقا، در بسیاری از مناطق آسیا، در بسیاری از مناطق امریکای لاتین،

«6»