بیانات سال 79


شرح حدیث در ابتدای جلسه درس خارج فقه

وَ عَن اَبی عَبدِ الله ( عَلَیهِ السَّلام ) اِنَّهُ قالَ‌ مَن اَنعَمَ اللهُ عَلَیهِ‌ نِعمَةً فَعَرَفَهَا بِقَلبِهِ‌ وَ عَلِمَ‌ اَنَّ المُنعِمَ‌ عَلَیهِ‌ اللهُ فَقَد اَدّى شُکرَها وَ اِن لَم یُحَرِّک لِسانَهُ وَ مَن عَلِمَ اَنَّ المُعاقِبَ عَلَى الذُّنوبِ اللهُ فَقَدِ استَغفَرَ وَ اِن لَم یُحَرِّک بِهِ لِسانَه .( ۱ ) ‌

حدیث زندگی ۱ | ۲۴. پایه‌های اصلی شُکر ( در ابتدای جلسه درس خارج فقه ۱۳۷۹ / ۱۰ / ۱۹ )

مَن اَنعَمَ اللهُ عَلَیهِ‌ نِعمَةً فَعَرَفَهَا بِقَلبِهِ‌ وَ عَلِمَ‌ اَنَّ المُنعِمَ‌ عَلَیهِ‌ اللهُ فَقَد اَدّى شُکرَها بنا بر این [ روایت ] شکر دارای این دو پایه‌ی اصلی است: اوّل اینکه انسان بداند که این نعمت از خدا است؛ مثل قارون نگوید که « اِنَّما اوتیتُه عَلی ٰ عِلم »؛( ۲ ) قارون خیال میکرد که او است که این ثروت را برای خود جمع کرده است؛ میگفت: توانسته‌ام، جمع کرده‌ام، مال خودم است. [ مثلاً ] کسی مقامی دارد، میگوید: بله، استعداد داشتم، زرنگ بودم، توانسته‌ام، به دست آورده‌ام، به کسی هم مربوط نیست؛ این ضدّ شکر است. شکر این است که بداند - ما بِکُم مِن نِعمَ‌ـةٍ فَمِنَ الله -( ۳ ) اگر استعدادی هم انسان دارد، مال خدا است؛ اگر همتی هم به خرج داده، متعلّق به ذات اقدس باریتعالی است؛ اگر امکانات جور شده است،

«1»