باشند. البته انقلاب اسلامی این بُت تبعیض و طاغوت پروری را در این کشور شکست. قبل از انقلاب، فاصله بین فقیر و غنی یک امر اجتنابناپذیر تلّقی میشد. کسی جرأت نمیکرد بگوید بالای چشمتان ابروست. انقلاب اسلامی آمد و راه عدالت اجتماعی را باز و مسیر را هموار کرد. اما ما باید عمل کنیم. آن کسی که قانون میگذارد، آن کسی که تصمیم میگیرد و آن کسی که برنامهریزی میکند، باید ملاحظه عدالت اجتماعی را بکند. چند روز قبل از این، سیمای جمهوری اسلامی مدرسهای را در یکی از روستاهای بوشهر نشان داد که از مشاهده آن وضعیت، دل من به درد آمد ! یک عدّه جوان در گوشهای از همین کشور، با آن شرایط سخت به دبیرستان میروند؛ آن وقت چند کیلومتر آن طرفتر در وسط دریا، شما ببینید با ثروتهای بادآورده چه کارهایی میشود ! در نظام جمهوری اسلامی، این روش درست نیست؛ غلط است. مسؤولان باید مراقبت کنند. هرکس وظیفهای دارد و باید وظیفهاش را دقیق انجام دهد. مسؤولان باید دنبال عدالت و دنبال آسان کردن زندگی برای طبقات مستضعف و محروم و پابرهنه باشند. مراد کسانی است که در روز خطر این مملکت را نجات دادند و اگر خدای نکرده بار دیگر خطری این مملکت را تهدید کند، باز هم همین جامعه کارگری، همین معلمان، همین قشرهای محروم و همین کارمندانی که از لحاظ درآمد در سطوح پایینی قرار دارند، میروند دفاع میکنند و سینه سپر میسازند.