امنیت مقولهای است که هم کاملاً واقعی و ملموس و هم بسیار گستردهاست. وقتی امنیت وجود دارد، ممکن است کسی آن را احساس نکند؛ مثل سلامتی که وقتی هست، شما آن را احساس نمیکنید؛ اما به مجرّد اینکه خدای نکرده سرتان درد گرفت، آنگاه میفهمید که سلامتی یعنی چه. فرمود: « نعمتان مکفورتان الصّحّة و الأمان ».( ۲ ) به مجرّد اینکه گوشهای از امنیت مخدوش شود، اثر آن در زندگی مردم منعکس میگردد. بنابراین امنیت، کاملاً عینی و واقعی است و با ذهنیّات نمیشود آن را تأمین کرد. این فلسفهبافیهای ذهنیای که گاهی مشاهده میشود، باب محافل روشنفکری، یا حداکثر باب جلسات کارشناسی است که بنشینند راجع به ابعاد ذهنی یک مسأله بحث کنند. مردم واقعیت امنیت را میخواهند؛ آن هم در همان پهنهی گسترده؛ یعنی امنیت در محیط کار، در خانه، برای بچههایشان در مدرسه، برای بچههایشان در میدان فوتبال، امنیت برای جادهها، روستاها، شهرها و خیابانها. تأمین امنیت، باری کاملاً سنگین و بسیار جدّی است و این بار متوجّه شماست.