واقعهی کوی دانشگاه، حقیقتاً قلب بنده را جریحهدار کرد. این نه شوخی بود، نه تعارف؛ منتها میدانید واقعهی کوی دانشگاه، یک واقعهی کاملاً پیچیده و مرکب بود. فقط این نبود که چهار نفر به کوی دانشگاه رفتند و کاری را انجام دادند. دستگاه قضایی به پرونده رسیدگی کرد. در مقابل قضاوت دستگاه قضایی، همه باید تسلیم باشند. من چه از آن حکم راضی باشم، چه راضی نباشم، غلطترین کار این است که بگویم بنده حکم را قبول ندارم. این، قابل قبول و درست نیست. بالاخره کدام دادگاه در دنیا تشکیل میشود که همهی اطراف قضیه از آن راضی باشند ؟ شما هر دادگاهی را نگاه کنید، بالاخره یک طرف راضی است، یک طرف راضی نیست. این دادگاه و سایر دادگاهها به وسیلهی قضاتی که البته من اغلب آنها را از نزدیک نمیشناسم و فقط در تلویزیون آنها را دیدهام و اسمشان را شنیدهام، اداره میشوند؛