برّاق و جذّابی بود، توانستند در اطراف دنیا جوانانی را به سمت خودشان جذب کنند و حکومتهایی تشکیل دهند؛ اما دیگر نمیتوانستند عمری بکنند. دیدید آخرش هم به کجا رسیدند؛ بعد از چند ده سال بهکلّی زایل شدند. طبیعی بود که آن رژیمها برای ما قابل الگو گرفتن نبود. آن روزی که انقلاب ما پیروز شد - یعنی بیست و یک سال قبل از این - هیچ انقلابی در دنیا وجود نداشت که وقتی پیروز میشد، به همین حکومت شرقی - یا مارکسیستی و یا سوسیالیستی که مرتبهی رقیقترش بود - گرایش نداشته باشد؛ لیکن اسلام و ملت ایران و رهبر این ملت آن را رد کردند و قبول نداشتند و کنار گذاشتند.
از غرب هم نمیخواستیم و نمیتوانستیم الگو بگیریم؛ چون غرب چیزهایی داشت، اما به قیمتِ نداشتن چیزهای مهمتری. در غرب، علم بود، اما اخلاق نبود؛ ثروت بود، اما عدالت نبود؛ فناوری پیشرفته بود، اما همراه با تخریب طبیعت و اسارت انسان؛ اسم دمکراسی و مردم سالاری بود، اما در حقیقت سرمایهسالاری بود، نه مردم سالاری؛ امروز هم همینطور است. این مطلبی که عرض میکنم، ادّعای من نیست. من از قول فلان نویسنده مسلمانِ متعصّب نقل نمیکنم؛ از قول خود غربیها نقل میکنم. امروز در کشورهای غربی و در خود