داده بود؛ اما اینها در مقابل خیانت کردند و از پشت خنجر زدند و توطئه و تهدید کردند. پیامبر عبداللَّهبناُبی را تحمّل میکرد؛ یهودی داخل مدینه را تحمّل میکرد؛ قرشی پناهآورنده به او یا بیآزار را تحمل میکرد. وقتی مکه را فتح کرد، چون دیگر خطری از ناحیه آنها نبود، حتی امثال ابیسفیان و بعضی از بزرگان دیگر را نوازش هم کرد؛ اما این دشمن غدّار خطرناک غیرقابل اطمینان را بهشدّت سرکوب کرد. اینها اخلاق حکومتی آن بزرگوار است. در مقابل وسوسههای دشمن، هوشیار؛ در مقابل مؤمنین، خاکسار؛ در مقابل دستور خدا، مطیع محض و عبد به معنای واقعی؛ در مقابل مصالح مسلمانان، بیتاب برای اقدام و انجام. این، خلاصهای از شخصیت آن بزرگوار است.
پروردگارا ! از تو درخواست میکنیم که ما را از امت پیامبر قرار بده. خود میدانی که دلهای ما لبالب از محبّت پیامبر است؛ ما را با این محبّتِ نورانی و آسمانی زنده بدار و با همین عشقِ بیپایان، ما را از این دنیا ببر. پروردگارا ! زیارت چهره پیامبر را در قیامت نصیب ما فرما. عمل به احکام پیامبر و تشبّه به اخلاق آن بزرگوار را نصیب ما بگردان. او را به معنای واقعی کلمه اسوه ما قرار بده و مسلمانان را قدردان آن بزرگوار قرار بده.