بیانات سال 79


بیان میفرماید. این حقیقت بر حسب اسباب ظاهری دور از ذهن است؛ امّا در تصویر الهی یک حقیقت مسلّم است. مطلب از این قرار است که جمعیتی از مسلمانان در سال ششم هجری، بدون سلاح و تجهیزات لازم و بدون آرایش جنگی، در مقابل کفّار که مسلّح و مجهّز بودند، قرار گرفتند و بنا بر این بود که مسلمانان دست به اسلحه نبرند. این در قضیه حدیبیّه بود. این قضیه را، هم « غزوه حدیبیّه » گفته‌اند، هم « صلح حدیبیّه ». از این جهت غزوه گفته‌اند که اگرچه جنگی واقع نشد، اما حرکتی که اتّفاق افتاد، از یک جنگ بزرگ دارای آثار بیشتری بود؛ برکات آن و کیفیّت رویارویی، یک برکت و کیفیّت استثنایی بود. در این حادثه، کفّار قریش با تجهیزات، با سلاح، با مردان جنگی و با پیش‌بینیهای لازم، به سراغ مسلمانانی آمدند که با خودشان سلاح بر نداشته بودند و فقط به قصد مشرّف شدن به عمره و زیارت خانه خدا به راه افتاده بودند. نتیجه به جنگ نینجامید و برکات زیادی بر این رویارویی صلح‌آمیز مترتّب شد. خدای متعال به مسلمانان این‌طور میفرماید که اگر سروکار شما با کفّار و مشرکان، به جنگ و شمشیر هم کشیده میشد، شما آنها را مغلوب میکردید. این سنّت الهی است؛ این قانون لایتخلّف پروردگار در عالم آفرینش است؛ « ولو قاتلکم الّذین کفروا لولّوا الادبار ثمّ لا یجدون ولیّا و لا نصیرا سنّةالله الّتی قد خلت من قبل ولن تجد لسنّةالله تبدیلا ».

«2»