کشور - مواجهیم، باید مرزها را درست بشناسیم تا بتوانیم درست قضاوت کنیم و براساس قضاوت عمل نماییم. البته هر هنرمندی به تنهایی یک دنیاست و این خاصیتِ هنری است که در وجود اوست. اگر انسان فرصت میکرد تا غمگسارانه پای دل هنرمندان بنشیند، دنیای عجیب و زیبایی میدید؛ آمیختهای از غمها و شادیها؛ آرزوها و نگرانیها و آرمانها؛ ولی متأسّفانه این مجال وجود ندارد. یکی از دوستان از هنر به عنوان جواهر سفید تعبیر کردند. آری؛ هنر گوهر بسیار گرانبهایی است که ارزش و گرانبهایىِ آن فقط بدین جهت نیست که دلها و چشمهایی را به خود جذب میکند - خیلی از چیزهایی که هنری نیست، ممکن است چشمها و دلهایی را به خود جذب کند - نه، این یک موهبت و عطیه الهی است. حقیقت هنر - هر نوع هنری - یک عطیّه الهی است. اگرچه بُروز هنر در چگونگىِ تبیین است، اما این، همه حقیقت هنر نیست؛ پیش از تبیین، یک ادراک و احساس هنری وجود دارد و نکته اصلی آنجاست. بعد از آن که یک زیبایی، یک ظرافت و یک حقیقت ادراک شد، از آن هزار نکته باریکتر ز مو که گاهی آدمهای غیر هنرمند نمیتوانند یک نکتهاش را هم درک کنند، هنرمند با همان روح هنری و با آن چراغ هنر که در درون او برافروخته شده است، ظرایف و دقایق و حقایقی را ابراز میکند. این میشود هنر واقعی و حقیقی که ناشی از یک ادراک و یک بازتاب و یک تبیین است.