بیانات سال 80


کنند؛ اما پرستار، طرف خود را خدا بداند. اگر این احساس در پرستار بیدار شود که کار او برای خداست، به بنده خدا و به انسانِ نیازمند کمک میکند تا رضای الهی را جلب کند. بنابراین کار او نورانیّت پیدا میکند و از سطح یک کار بشری فراتر میرود؛ آن‌گاه اجر کار او « لاتعدّ و لاتحصی » است. هر لحظه دشوار شما در کنار تخت بیمار و در مواجهه با سختیهای این کار دشوار - که این لحظه‌ها را هیچ کس نمیتواند درک کند؛ فقط خود شما درک میکنید و کسی که کار شما را انجام میدهد - از چشم تیزبین مأموران الهی بیرون نیست. آن دقیقه بیشتری که کار میکنید، آن چهره مهربان و پُرعطوفت و لبخندی که نشان میدهید و به حسب ظاهر هیچ کس از آن قدرشناسی نمیکند - نه مسؤولِ شما آن را میبیند، نه مأموران عالیرتبه دولتی از آن حرکت کوچک مهربانانه شما مطلع میشوند، و نه خود آن مریض مجال تشکّر پیدا میکند - در دفتر انصاف و عدل الهی ثبت میشود. « ﴿فمن یعمل مثقال ذرّة خیرا یره  »:[1] اگر شما به قدر سنگینی یک ذرّه - یعنی ذرّاتی که شما در تابش نور خورشید به درون اتاق مشاهده میکنید و اصلاً نمیشود سنگینی آنها با ابزارهای معمولی اندازه‌گیری کرد - کار نیک بکنید، آن را در قیامت به چشم خودتان خواهید دید؛ پاداش آن به شما برمیگردد و ضایع نمیشود.

  1. 1. زلزال: 7

«3»