دو سه نقطه اساسی در مورد کارآمدی وجود دارد که من به آنها اشاره میکنم. یکی اینکه عناصر نزدیک به خودتان را - که در واقع دستها و بازوهای شما هستند - از آدمهایی انتخاب کنید که کار را بشناسند. ممکن است یک وزیر با کار، چندان آشنا نباشد، اما معاونانش اگر با کار آشنا باشند، این خلأ پُر خواهد شد. اگر بنا شد معاون - که مشاور و بازوی وزیر است - کاری را که در معاونت به او سپردهاند، نشناسد، واویلا خواهد شد. همه جای دنیا معمول است که با آمد و رفت دولتها، وزرا عوض میشوند؛ لیکن در بسیاری از کشورها اینگونه است که یک معاون وزیر همیشه ماندگار است. من این را در پاکستان دیدم، بعد به من گفتند که این شیوه انگلیسی است که یک معاون وزیر را در هر وزارتخانهای همیشه نگه میدارند؛ چون او ناقل تجربههای گذشته به افراد جدیدی است که احیاناً جزو تیم وزیر جدید هستند. این افراد باید کارشناس باشند. عامل مؤثّر دیگر در کارآمدی، زیر نظر داشتن دائمی مدیران است. وزیر، کار اجرایی به معنای تحرّک فیزیکی خیلی ندارد؛ با نامه و مکاتبه هم شاید چندان سروکار نداشته باشد و چه بهتر که نداشته باشد و غرق در کارتابل نشود. یک وقت مرحوم رجایی به من گفت که به محل کار یکی از وزرای خود در دوره نخست وزیریاش رفته و در آنجا دیده که وزیر پشت میز پنهان است؛ از بس روی میز او کارتابل چیده بودند ! ایشان میگفت رفتم وزیر را از آنجا بیرون کشیدم و به او