یا عمدهی این جوانب، انسان بتواند در او یک حرکتی و فعّالیّتی مشاهده کند. ایشان حقیقتاً یک مصداق بارزی از روحانی کامل بودند. اوّلاً ایشان ملّا بود، عالم بود، فقیه بود. در قم و نجف تحصیلات عالیهی فقه و اصول، همچنین معقول کرده بودند و مرد عالمی بود. آگاهانه و از روی معرفت عمل میکرد، کار میکرد، اقدام میکرد. خاصیّت علم در انسان همین است که حرکات او و سکنات او عالمانه است، منطقی است؛ این خصوصیّت در ایشان بود. ثانیاً روحانیِ ناطق بود. در روایات داریم: بِعَالِمٍ نَاطِقٍ مُستَعمِلٍ لِعِلمِه .[1] اهل بیان و تبیین بود در [ بین ] قشرهای مختلف؛ ایشان در میان جوانها میتوانست کاملاً با مخاطب جوان ارتباط برقرار کند. من در اوایل یا اواسط امامت جمعهی ایشان به تبریز رفتم و دیدم ایشان آنچنان با جوانهای کمسال، بیست ساله، بیستویک ساله گرم و صمیمی است که واقعاً مثل اینکه با پدرشان حرف میزنند، با برادر بزرگشان حرف میزنند ! آن هیمنهی علمی در رابطهی ایشان با جوانها اصلاً محسوس نبود، یعنی واقعاً رابطه برقرار میکرد؛ با جوانها اینجوری بود.