بیانات سال 80


مطلبی که در ذهنم بود در این جلسه عرض کنم - که با همین مطالب هم پیوند میخورد - این است که امروز آن طوری که از حرف دلسوزان نظام فهمیده میشود، این معنا مسلّم است که دشمنان، هم در حال حمله هستند و هم در تدارک حملات آینده‌اند. این را دیگر امروز کسی نمیتواند انکار کند. صریح میگویند که میخواهند ریشه‌های نظام اسلامی را بکَنند ! در اظهارات دشمنان ما در بیرون از این مرزها، این نکته به‌صراحت وجود دارد و نمیشود آن را انکار کرد. این‌که ما چشم خود را روی هم بگذاریم و همه اشکالات را به ساختار نظام اسلامی و به اسلامی بودن نظام برگردانیم - کاری که دشمنان آن را تلقین و القاء میکنند - و دشمنیها و تأثیر این دشمنیها را از سوی ابرقدرتها و مراکز مؤثّر و نافذ مالی و اقتصادی و سیاسی دنیا ندیده بگیریم، امروز حرف پذیرفته‌ای نیست. اگرچه تا چندی قبل، کسانی واقعاً این‌طور فکر میکردند و حرف میزدند؛ اما امروز روشن است. باید ببینیم توجّه حملات دشمن به کجاست؛ به چه چیزی دل و امید بسته است و آماج حملاتش چیست.

در نگاه واضحی که انسان به مسائل میکند، میتواند چند نقطه را به‌روشنی پیدا کند. یک نقطه، نظریّه حکومت اسلامی است. این، یکی از موارد آماج حملات دشمن است. یا به مبانی اسلام، یا به قانون اساسی و یا به برخی از بخشهای برجسته نظام اسلامی که علامت و شاخصه نظام است، تهاجم فکری و نظری میشود. این تهاجم از تهاجم

«5»