است و بزرگترین معروف، دفاع از این نظام است. این بزرگترین کاری است که باید انجام گیرد. عدّهای برای مقابله با این نظام کمر بستهاند - چه از راه نظریّهپردازی و چه از راه تبلیغات سیاسی و موذیگریهای گوناگون - و در نظام خدشه وارد میکنند. مسأله آنها، انتقاد به نظام یا به مسؤولان نظام نیست؛ از نظر آنها انتقاد وسیلهای برای نابود کردن خودِ نظام است. کسانی که اهل فهم و درک موقعیّت هستند، این را بهروشنی میفهمند و باید بفهمند. البته کسی که دشمن نظام است، اینطور نیست که نمیتواند در این نظام زندگی کند؛ نه. مخالفان اسلام میتوانند در این نظام زندگی کنند؛ کسانی هم که اسلام را اصلاً قبول ندارند، میتوانند در این نظام زندگی کنند. اسلام نگفته که هر کس در ظلِّ نظام اسلامی زندگی میکند، باید معتقد به اسلام و مبانی اسلام باشد؛ نه. زندگی کنند و، از حقوق شهروندی و امنیّت هم برخوردار باشند. اگر دزدی درِ خانه یک غیر مسلمان را بشکند و برود دزدی کند، آن دزد را هم مجازات میکنند. در مجموع، بین کسانی که به نظام معتقدند و کسانی که مخالف نظامند، در حقوق شهروندی تفاوتی نیست. میتوانند زندگی کنند؛ اما حقِّ معارضه و مبارزه با نظام را ندارند. حقِّ تیشه برداشتن و زدن به ریشه نظام را ندارند. در اینجا نظام باید جلوِ آنها را بگیرد. حال ما بنشینیم بحث کنیم که معنای براندازی چیست ؟ آیا فلان مرحله جزو براندازی هست یا نه ؟ کلمه براندازی که از آسمان نازل