بیانات سال 80


میتوانند کاری کنند که ملت احساس اقتدار کند. وقتی که دشمنی به مرز حمله میکند، اگر مسؤولانِ دفاع از مرزها وظیفه خودشان را خوب به انجام رسانند، ملت احساس اقتدار میکند. هنگامی که سیاستمداران زورگوی جهانی با انواع بازیهای سیاسی خواستند بر کشور و ملتی چیزی را تحمیل کنند، اگر دستگاه سیاسی آن کشور توانست هوشیارانه و مدبّرانه تحمیل دشمن را پس بزند، ملت احساس اقتدار میکند. وقتی که همه سرمایه‌اندوزان بین‌المللی سعی میکنند یک ملت و یک کشور را در چنبره اختاپوس اقتصادىِ خودشان درآورند و با نامهای فریبنده و بناحق، منابع یک ملت را جذب کنند، اگر مسؤولان اقتصادی کشور توانستند با تدبیر و هوشیاری و با سرعت عمل متناسب، تدابیر لازم را پیش گیرند و مانع از نفوذ پنجه دشمن در اقتصاد کشور شوند و اقتصاد ملی را شکوفا کنند، ملت احساس اقتدار میکند. اقتدار ملی یک مفهوم و مقوله کاملاً پیچیده و مرکّب است که نه به معنای نظامیگری است و نه نظامیگری نبودن آن باید بهانه‌ای برای منزوی کردن کار نظامی شود. نظامیان هم به نوبه خود در اقتدار ملی شریکند. در یک مجموعه نظامی، اقتدار ملی با کارایی نظامی و رشد خُلقیّات جوانمردانه در آنها، خود را نشان میدهد.

من بر وحدت بین نیروهای مسلّح - چه سازمانها و چه نیروهای داخل یک سازمان - تأکید میکنم. وحدت به معنای یکی شدن نیست؛ وحدت به معنای هماهنگی و همدل بودن است. سازمان ارتش و سپاه

«4»