مکاتب فلسفی و اجتماعی غرب است که بعضی از آنها ۵۰ سال، ۶۰ سال، ۸۰ سال از زمان اعتبار آنها گذشته. کهنه شده در آنجا اینها تازه دستشان رسیده، همان فکرها را به عنوان فکر نو در جامعه مطرح میکنند. بروند فضلای ما خاستگاه آن شبههها را پیدا کنند، خودشان را آماده کنند، مجهز کنند قبل از آن که شبهه بیاید و منتشر بشود، ذهنها را مصونیت ببخشند. این را ما آنوقت مطرح کردیم، عمل هم شد عدهای هم رفتند آمادگیهایی پیدا کردند کارهای خوبی انجام گرفت. به هر حال اینهاست وظایف حوزههای علمیه پس تحصیل مرتب و منظم با تعطیلی کم وجهت دار کردن مباحث علمی تا اینجایی که ممکن است به سمت نیازها. همه نیازها هم رفع شبهه نیست بعضی از نیازهایی است که در جامعه وجود دارد نیازهای فقهی است، از باب معاملات بگیرید تا باب قضا تا حدود و قصاص و غیره تا بسیاری از مسائل اقتصادی و مالی و امثال اینها. اینها نقاطی دارد که بایستی بهوسیله فقهای روشنفکر، روشنبین، آگاه به زمان این نقاط تبیین بشود. فقه ما فقه بسیار خوبی است، فقه بسیار قویای است اما فقهای ما در طول زمان، منطقهی عظیم زندگی مردم را تجربه نکردند، چون حاکمیت نداشتند. بخشهایی از زندگی مطرح شده، خوب هم با قوت