بیانات سال 80


وظایفی دارد که مشخّص است. مدیریّتهای عمده کشور، اداره همه امور اجرایی کشور و هزینه کردن بودجه کلان کشور، برعهده قوّه مجریّه است. وظیفه قوّه مقنّنه عبارت است از قانونگذاری و نظارت بر عملکرد مسؤولان دولتی. وظیفه‌ی قوه قضایّیه عبارت است از تعقیب متخلّفان از قانون و احقاق حق، تا کسی به کسی ظلم و تعدّی و تجاوز نکند. اگر هر کدام از قوا بخواهند وظایف خود را انجام دهند، آن‌قدر کار و جهادِ خداپسند در این مجموعه کارها وجود دارد که دیگر وقتی باقی نمی‌ماند. وظیفه رهبری هم در قانون معلوم شده است. رهبری در کارهای اجرایی کشور هیچ دخالت مستقیمی نمیکند؛ نه در قوّه مجریّه، نه در قوّه قضایّیه و نه در قوّه مقنّنه. مهمترین کار رهبری عبارت است از تعیین سیاستهای کلان کشور؛ یعنی آن چیزهایی که جهتگیری کشور را مشخّص میکند؛ که همه قوانین، مقرّرات و عملکردها باید در این جهت باشد. حضور رهبری در همه بخشهای کشور، به معنای حضور سیاستهای رهبری است که باید با دقّت اجرا شود. و من به شما عرض کنم، هرجایی که این سیاستها اجرا شده، کشور سود کرده است؛ اما در طول سالهای گذشته - از ده، دوازده سال پیش تاکنون - هر جا از این سیاستها تخلّف شده، کشور ضرر کرده است؛ که گاهی ضررش را فهمیده‌اند، گاهی هم بعد از گذشت مدتی ضررش را فهمیده‌اند. بنابراین حضور رهبری، جدّی است.

«12»