بیانات سال 80


هستیم. وقتی کسانی اسم مبارک امیرالمؤمنین علیه‌السّلام یا اسم مبارک ولىّ‌عصر روحیفداه را می‌آورند، بعد اسم ما را هم دنبالش می‌آورند، بنده تنم میلرزد. آن حقایق نور مطلق، با ما که غرق در ظلمتیم، بسیار فاصله دارند. ما گیاه همین فضای آلوده دنیای امروزیم؛ ما کجا، کمترین و کوچکترین شاگردان آنها کجا ؟ ما کجا و قنبرِ آنها کجا ؟ ما کجا و آن غلام حبشىِ فداشده در کربلای امام حسین علیه‌السّلام کجا ؟ ما خاک پای آن غلام هم محسوب نمیشویم. اما آنچه که حقیقت است، این است که ما به عنوان مسلمانانی که راهمان را شناخته‌ایم، تصمیم خود را گرفته‌ایم و نیروی خود را برای این راه گذاشته‌ایم؛ با همه وجود در این راه حرکت میکنیم و ادامه خواهیم داد. نواقصی در کار ما وجود دارد؛ همه این نواقص هم قابل حلّ است. البته وقتی این نواقص را حل کنیم، این‌طور نیست که به غایت مطلوب رسیده‌ایم؛ نه، راه کمال تمام‌نشدنی است. در این جاده‌ای که ما حرکت میکنیم، هر کیلومتر به کیلومترِ آن توقّف ممنوع است؛ نباید توقف کرد؛ همچنان باید جلو رفت. بسیاری از مشکلات کنونی که ملت و کشور ما با آنها دست به گریبان است، قابل حلّ است. مقداری از آنها برعهده من و امثال من و برعهده دولتمردان است؛ یک مقدار از آن هم برعهده مردم است.

«29»