بنابراین من اینها را در محضر عامِ مردم مطرح میکنم؛ کمااینکه امیرالمؤمنین نیز همین بیانات را خطاب به مردم گفته است. نامههای آن بزرگوار اگرچه خطاب به اشخاص است، اما همه مطّلع میشدند. خطبهها هم که در مقابل چشم مردم مطرح میشد. نمونههایی را ملاحظه کنید: در اوایل حکومت، امیرالمؤمنین بین همه آحاد مردم در اعطای بیتالمال تساوی برقرار کرد؛ چون قبل از امیرالمؤمنین تقریباً بیست سالی بود که در اسلام رسم شده بود بعضی اشخاص را به خاطر سبقت در اسلام و مهاجر و انصار بودن و ... بر بعضی دیگر ترجیح دهند. پولی را که در بیتالمال جمع میشد - که از غنایمِ جنگها و یا شاید از زکوات بود - وقتی تقسیم میکردند، به صورت سرانه به اشخاص میدادند. رسم مالىِ آن روزگار اینگونه بود؛ مثل رسوم ادارات دولتىِ جهان امروز نبود. در آن زمان رسم شده بود که به بعضی بیشتر بدهند. امیرالمؤمنین آمد و گفت نه؛ هر کس متدیّنتر و مؤمنتر است، اجرش با خداست. هر کس توانایی بیشتری دارد، در زندگی تلاش میکند و اگر دنبال مال است، مال کسب میکند؛ اما من بیتالمال را بالسّویه تقسیم میکنم. بعضی اشخاص آمدند نصیحت کردند و گفتند یا امیرالمؤمنین ! این کار، شما را شکست میدهد و عدّهای را وادار میکند در مقابل شما بایستند. حضرت چنین فرمود: « اتأمرونی ان اطلب النّصر بالجور فیمن ولّیت علیه من اهل الاسلام