وقتی میگویند ایمان آوردیم، مراد فقط ایمان قلبی نیست؛ بلکه ایمان در قلب و زبان و عمل است، که البته این هم مراتبی دارد؛ کامل، کاملتر، نیمهکاره، ناقص. « فأمّنا »؛ ما ایمان آوردیم و در این مسیر به راه افتادیم؛ نه اینکه فقط یک نظریه را قبول کردیم؛ نه. در مسیر ایمان به حرکت درآمدیم. درخواست این جمع از خدای متعال در مقابل این ارائهی گزارش چیست ؟ میفرماید: « ﴿ربّنا فاغفرلنا ذنوبنا »؛ ﴾ [1] اوّل، مغفرت خود را شامل حال ما کن. نگوییم ما برای کدام گناهمان از خدای متعال مغفرت بخواهیم. سرتاپای بنده و امثال بنده، خطا و لغزش و گناه است. وقتی خدای متعال دربارهی پیغمبرش میفرماید ﴿: « لیغفر لک اللَّه ما تقدّم من ذنبک و ما تأخّر ﴾ »؛ [2] وقتی در قرآن و دعاها و ادعیهی صحیفهی سجادیّه و غیر آن، برای پیغمبر و اولیایش از خدای متعال طلب مغفرت میشود، تکلیف ما روشن است: اوّل، طلب مغفرت و آمرزش. « ﴿ربّنا فاغفر لنا ذنوبنا و کفّر عنّا سیّئاتنا ﴾ »؛)[3] این تکفیر، ترمیم خطاهاست. ما بالاخره در مسیر حرکت خود، خطاهایی کردهایم و خدشههایی به وجود آوردهایم؛ ترمیم این را هم از خدا میخواهیم. بعد،