بیانات سال 80


بعد از آن، چه پیش می‌آید ؟ آخر، هدف این زندگی چه بود ؟ این آمدن و رفتن و ماندن، اصلاً برای چه بود ؟ هیچ در اندیشه‌ی این نیفتادن و فکر این را نکردن، بسیار خطرناک است. « ﴿اولئک هم الفاسقون  »؛ [1] اینها فاسقند. فسق به همین معناست؛ یعنی خارج شدن از چیزی بر اثر فساد و گندیدگی. وقتی پوست خرمای گندیده از آن جدا میشود، به آن فَسَقَ میگویند؛ « فِسْقْ » از این‌جا گرفته شده است؛ یعنی بر اثر وادادگیها، آن عطر و آب و رنگ و عنصر ایمان از وجود انسان جدا شود. بنابراین یکی از آفتهای استقامت، نسیان است.

واژه‌ی دیگری که در قرآن است و آن هم بنده را گاهی خیلی تکان میدهد، مسأله‌ی « زیغ » است که در سوره‌ی مبارکه‌ی آل‌عمران آمده است؛ « ﴿ربّنا لاتزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمة انّک أنت الوهّاب  »؛ [2] پروردگارا ! دلهای ما را دچار زیغ مکن؛ یعنی برمگردان و منحرف نساز؛ از صراط حق، متمایل به ناحق نکن. این دعای بندگان خداست که در قرآن نقل میشود. در سوره‌ی مبارکه‌ی صف درباره‌ی بنیاسرائیل میفرماید: « ﴿و اذ قال موسی لقومه یا قوم لم تؤذوننی و قد تعلمون انّی رسول‌اللَّه الیکم فلمّا زاغوا ازاغ اللَّه قلوبهم  ».([3] کأنه در این‌جا یک فعل و انفعال و یک عمل دوجانبه وجود دارد. یک قدمِ آن

  1. 1. همان
  2. 2. ال عمران8
  3. 3. صف5

«11»