متعال هم آنچه پیش میآید، سلب رحمت و توفیقات اوست که ما را منغمر [1] میکند. هر حرکت غلطی که از ما سر بزند، هر اقدام ناصواب و غیر عادلانه و عمل ناشی از اغراض و اهواء نفسانیای که ما بکنیم، یک قدم ما را به اعماق لجّهی فساد و دوری از خدا نزدیکتر میکند؛ « ازاغ اللَّه قلوبهم ». این لغزش، پیدرپی میآید؛ به همین خاطر خطرناک است. نتیجهی لغزش این است که اوّل عمل انسان ناقص میشود؛ بعد اخلاقیّات و خُلقیّات در او متزلزل میگردد و تحت تأثیر قرار میگیرد و انسان صادقِ وفىِّ دارای احساس مسؤولیت، بتدریج به انسان مذبذب و بیوفایی که مسؤولیت سرش نمیشود، تبدیل میگردد و خُلقیّات او عوض میشود. در مرحلهی بعد هم اعتقادات انسان عوض میشود. همین فساد عملی که یک روز به چشم خیلی کوچک به آن نگاه کردیم، بتدریج هویّت ما را تغییر میدهد و اخلاق و اعتقاد ما را خراب میکند. آیهی شریفهی قرآن میفرماید: « ﴿فاعقبهم نفاقا فی قلوبهم الی یوم یلقونه بما اخلفوا اللَّه ما وعدوه »؛ ﴾ [2] یعنی خدای متعال جمعی را به خاطر خلف وعدهای که به خدا کردند، به نفاق دچار کرد. فرمول عملکرد خدا روی انسان، این است؛ یعنی در واقع به عملکرد خودِ ما برمیگردد. خودِ ما هستیم که با کار خود موجب میشویم که رحمت و توجّه الهی شامل حالمان نشود. وقتی رحمت الهی شامل حال ما نشد،