بیانات سال 80


به سمت فساد و تباهىِ بیشتر پیش میرویم. در دعا میخوانیم: « الّلهم انّی أسئلک موجبات رحمتک »؛[1] انسان از خدای متعال موجبات رحمت را میخواهد. وقتی که این موجبات در عمل انسان نباشد، طبعاً رحمت الهی نازل نمیشود. این هم زیغ است.

علاج اینها چیست ؟ البته کسانی که معلّمِ اخلاقند، بحثهای مفصّل و خوبی کرده‌اند و خوب هم هست که دوستان حقیقتاً به فکر بیفتند؛ منتها مسأله‌ی من و شما، مسأله‌ی مهمّی است. ما که نمیخواهیم درس اخلاق بگوییم. بنده به عنوان یکی از شما و مسؤولی مثل شما - که همه‌ی ما مسؤول هستیم - احساس وظیفه میکنم و در درجه‌ی اوّل هم مخاطب این حرفها خودم هستم - شاید این حرف ان‌شاءاللَّه در دل تاریک خود من اثر بگذارد - بعد هم شما برادران و خواهران مخاطب این حرفها هستید. امروز وظیفه‌ی ما بسیار سنگین است. هر چیزی که ما را از رسیدن به این وظیفه‌ی بزرگ باز بدارد، باید با آن مقابله کنیم. اوّلش هم در درون خودِ ماست؛ همین اشکالاتی است که به گوشه‌ای از آنها اشاره شد.

ما باید چه کار کنیم ؟ آنچه که در قرآن مشاهده میشود، نقطه‌ی مقابل این آفتها، « ذکر » است؛ نه فقط وِرد و اوراد و امثال اینها. اورادی که وجود دارد، یکی از وسایل ذکر است؛ اما ذکر به معنای یاد خدا و یاد

  1. 1. مفاتیح‌الجنان: دعای تعقیب نافله‌ی مغرب.

«14»