پیدا میکند. وقتی که مسؤول کشوری - وزیری که در کابینه است، مسؤولی که در استان است، مدیری که در بخشی از بخشها کار میکند - قلبش با چنین ایمانی مستحکم باشد و بداند که با تلاش و کار عالمانه و مدبّرانه او، بلاشک از سوی خدای متعال بر این کار نتیجهای مترتّب میشود، هرگز ناامید نمیشود. البته همیشه به مسؤولان کشور توصیه کردهام، امروز هم توصیه میکنم که در مسائل کشور و گشودن گرههای مردم باید جدّی باشند و این را کار اصلىِ خود بدانند. اگر مسؤولان کشور در هر نقطهای - چه در مرکز و چه در شهرستانها - کار اصلی خود را رسیدگی به مشکلات مردم بدانند؛ سرگرمیهای سیاسی و پرداختن به مسائل شعاری، دلهای آنها را به این طرف و آن طرف نکشاند و نیروهای آنها را به هدر ندهد و هرز نبرد؛ مجموعه کاری، کابینه کاری، وزیر کاری و مدیر کاری داشته باشیم؛ و اگر آن ایمان با این احساس مسؤولیت همراه شود، همه مشکلات قابل حلّ است. مملکت ما را هم از لحاظ علمی و هم از لحاظ وضع زندگی مردم، دهها سال عقب نگه داشته بودند. با همه اینها، بیداری و نشاط و سرزندگی ناشی از انقلاب اسلامی و امیدی که همین ایمان اسلامی به تکتک دلهای مردم داد، در کشور تحوّل ایجاد کرده است. کسانی که اوضاع دانشگاه و صنعت و مسائل علمی و تجربی کشور و اوضاع