خودباخته ترسیده، نگذاشتند مردم از خودشان دفاع کنند. آنها تسلیم شدند و در واقع مردم را هم تسلیم کردند. نتیجه این شد که بعد از سالهای سخت و سیاه، وقتی که مهاجمان مجبور شدند از ایران خارج شوند، صدها و شاید دویستهزار نفر از زنان و دختران و نوجوانان ایرانی را با خودشان به اسارت بردند؛ یعنی حتی وقتی که میرفتند نیز اینگونه با مردم رفتار کردند. مردم، مردمی آمادهاند. مهمترین کاری که امام بزرگوار ما کرد، این بود که به انگیزهها و احساسات مردم میدان داد؛ حضور مردم را ممکن کرد. امام در جنگ هیچ وقت الزام و اجبار نکرد که بروند، جوانان میآمدند التماس میکردند که بروند. نتیجهاش را ملت ایران دید؛ سربلندی خودش را مشاهده کرد؛ خفّت و ذلّت دشمن را به چشم خود دید؛ اقرار دنیا را به حقانیّت و مظلومیّت خودش - البته بعد از گذشت چند سال - به گوش خود شنید. ملتی مجرّب، متّکی به فرهنگی غنی، سرشار از سرچشمههای معنویّت اسلام، با مسؤولانی بحمداللَّه آگاه، مستحکم و قوی. بنابراین یک عنصر، « ایرانِ » با آن خصوصیات است؛ یک عنصر، این نظام و این مردمند با این خصوصیات، که به دام انداختن اینها، تسلیم کردن و به دنبال خود کشیدن اینها، کار آسانی نیست. تطمیع کردن و فریفتن اینها، انداختن یک گروه دستنشانده به جان این مردم - همچنان که در خیلی از کشورها این کار را میکنند - کار آسانی نیست.