زد، مثل اینکه کفر گفته است ! چهار صباح دیگر آنها از حرف خودشان بر میگردند و حرف دیگری میزنند؛ باز این آقا همان حرف دوم آنها را بدون تحلیل قبول میکند ! برای یک کشور، این بدبختی است. راه حلّ واقعی این است که یک ملت با دست خود، کار کند؛ برای خود، کار کند؛ با فکر و مغزِ خود بیندیشد و اجتهاد کند و با ابتکار خود پیش برود؛ ضمن اینکه از همه تجارب هم استفاده کند. راه حلّ کاذب چیست ؟ راه حلّ کاذب این است که یک ملت به تغییر ظاهری دل خوش کند و از حرکت عمیق رو برگرداند. یک وقت میبینید آدمی هست که نه معلوماتی دارد، نه سوادی دارد، نه ارادهای دارد، نه تجربهای نشان داده، نه کاری از او برمیآید؛ لباس و آرایش و شکل خودش را شبیه فلان هنرپیشه یا فلان جوان غربی کرده است. این راه حلِّ کاذب است. آیا شما با این کار، متمدّن شدید و تحولّ پیدا کردید !؟ در دوران رژیم گذشته، شاهِ دستنشانده و خائن میخواست این راه حلّ کاذب را با عنوان « دروازه تمدّن بزرگ » برای این مردم به ارمغان بیاورد. البته سالها روی این زمینه کار شده بود؛ فلاکت اخلاقی در حد اعلی بود؛ ورشکستگىِ معنوی و روحی و علمی در این کشور، بینظیر بود. با نام « دروازه تمدّن بزرگ » و با نام مدرنیزم ایرانی میخواستند به بقیه موجودی معنویت کشور چوب حراج بزنند. شاهِ عیّاشِ بیسوادِ مفلوک در مقابل بیگانه و مقهورِ پنجه امریکا و صهیونیسم، و ملتی که تحقیر شده و مورد اهانت قرار گرفته