اسیر و دنبالهرو باشد. نظام سیاسی امروز کشور شما، نظامی است که سرش را بالا گرفته، در مقابل هیچ کس آن را خم نکرده و از توپ و تشر امریکاییها و تهدیدهای گوناگون هم در طول این بیست و دو سال لحظهای بیم به دل راه نداده است. کشور ما با یک انقلاب نو و جوان مواجه است؛ لذا به یک سرعت عملِ همراه با برنامهریزىِ صحیح در جهت خودسازی و پیشرفت احتیاج دارد تا بتواند زبان دشمنان را کوتاه کند و حضور خود را - چه از جنبه علمی و چه از جنبه عملی - بر همه آنها تحمیل نماید. با یک مشت انسان از کار افتاده بالای پنجاه، شصت سال، چنین چیزی در ردیف محالات است؛ اما جمعیتی که نیمی از آن جوانند و قافله جوانان همینطور با سرعت وارد میدان میشوند، این ممکن خواهد بود و افق و چشمانداز در این زمینه کاملاً روشن است. من در اینجا دو حرف دارم: یک حرف با مدیران و برنامهریزان کشور است؛ حرف دیگر با خود شما جوانان است. در پایان صحبتم استنتاجی هم دارم که حرف دل من است و آن را عرض خواهم کرد. البته سخن من با مدیران، سخنی نیست که امروز آن را بر زبان جاری میکنم؛ این را در جلساتِ کارىِ گوناگون با مسؤولان برجسته کشور، و حتّی گاهی در اجتماعات عمومی بر زبان آوردهام؛ اما احساس میکنم که این سخن باید بار دیگر و شاید بارهای دیگر گفته شود تا طنین