بگمارد - نه اینکه از بقیه چیزها غافل باشد - و تکیهگاه اصلیاش را مثلاً مسأله اشتغال یا سروسامان دادن به تولید صنعتی و کشاورزی در کشور قرار دهد، یقیناً مردم در طول چهار سال اثرش را میبینند. البته مسأله فساد هم که ما گفتیم، بسیار مهم است. مردم عزیز ما بدون اینکه بنده هم بگویم، این را میدانند؛ اما من هم تأکیداً عرض میکنم، اگر در جامعهای پول و ثروت باشد، اما بد خرج شود، بدتر از این است که ثروت نباشد؛ چون هم محرومیتها به جای خود باقی خواهد ماند، هم عدّهای با آن ثروتهای ناصحیح بهدستآمده ناحق و توأم با فساد، فساد را به وجود میآورند. تهیدست بودن قشرهایی از جامعه، خودش فسادآور است - فساد و اعتیاد و هرزگیهای گوناگون بر اثر فقر پیش میآیند - ثروتمند شدن عدّهای از راه فساد هم خودش باز مرداب فساد دیگری زیر پای مردم است؛ لذا با فساد باید مبارزه شود. البته من از مسؤولان قوای سهگانه که به این مسأله پاسخ گفتند، تشکّر میکنم؛ ولی باید جدّی دنبال شود. به صِرف گفتن بنده و قبول کردن رؤسا، مطلب تمام نمیشود. من در آن نامه، به رؤسای محترم سه قوّه نوشتم که مبارزه با فساد، دشمن تراش است. هر کس بخواهد با فساد مبارزه کند، یک صف طولانی دشمن جلویش به وجود میآید. این دشمنان چه کسانی هستند ؟ فاسدها و لشکرهایشان؛ چون