دنیای جذّابی را که غربیها تصویر میکنند - که در آن، حقوق بشر و آزادی و رأی وجود دارد - ما در طول دوران پهلوی در زندگی خود دیدیم. معنای دمکراسی و حقوق بشرِ آن روز را فهمیدیم. خود امریکاییها، برای ایجاد وحشتگاههای ساواک و شکنجهگاهها و ابزارهای شکنجه و روشهای شکار جوانان مردم و سرکوب ملت، با رژیم پهلوی همکاری کردند ! این آن لیبرال دمکراسیای است که امروز به مردم دنیا وعده میدهند و رادیوهایشان تبلیغ میکند که بشتابید به سوی این؛ ای ملتهای جهان سوم ! از جمله این را به ما میگویند. ما این را در زندگىِ خود آزمایش و تجربه کردهایم؛ برای ما ندیده نیست. ما حکومت سیاه دیکتاتوری پهلوی را که از پنجههایش خون میریخت و از سر و پایش فساد میتراوید و در زیر سایه امریکا و با کمک امریکا و با تکیه به آن کشور، همه این جنایتها را میکرد، از نزدیک لمس کردهایم؛ این قضایا برای ما ندیده نیست. حقوق بشر امریکایی را اینجا دیدهایم - گوشه زندانها و در شکنجهگاهها - و با گوشت و پوستمان آن را لمس کردهایم. مگر ملت ایران این چیزها را فراموش میکند ؟ آنچه انقلاب به عنوان معرفت سیاسی در دنیا مطرح کرد، در شرایطی بود که همه این حرفها در دنیا وجود داشت و پیام انقلاب در دنیا زلزله ایجاد کرد. آنچه آنها را وادار کرده است علیه این انقلاب موضع بگیرند،