من دو سه سال پیش در یک اجتماع دانشجویی در یکی از دانشگاهها گفتم: امروز ما به جنبش نرمافزاری احتیاج داریم. یک جنبش و یک حرکت و یک تلاش عمومی لازم است. این تلاش عمومی، فقط وابسته به مدیریّتها نیست. شما ناگهان با خودتان فکر نکنید که مدیریّتها نمیکنند، پس چطور میشود؛ همهاش مربوط به مدیریّتها نیست. خواست و اراده شما - یکی از شما بچههای عزیز گفتید عشق؛ بله، عشق - عاشقانه کار کردن و با عشق دنبال علم و تحقیق رفتن و خواستن، اینها نقش دارد. این قلّههای علمیای که شما در دنیا مشاهده میکنید، همیشه با رفاه همراه نبوده است. البته علم با خودش رفاه و سیادت سیاسی و برتری نظامی میآورد؛ در همه بخشهای اقتصادی و سیاسی نفوذ کلمه ایجاد میکند؛ پول یک کشور را تقویت میکند و اقتصاد یک کشور را رونق میدهد. اینها همه هنرهای علم است؛ اما وقتی خود علم میخواهد به وجود آید، لزوماً در بستری از رفاه و راحتی و لذّت و چرب و شیرینهای دنیا به وجود نمیآید. یکی از دوستان اسم ژاپن را آوردند. میدانید ژاپن در چه شرایطی به دنبال علم رفت و دانشمندان و صنعتگران ژاپنی در چه شرایط سختی کار کردند ؟ امروز ژاپن در دنیا در قلّه علمی قرار دارد. الان خیلی از کارهایی که شما میبینید امریکا در این منطقه میکند - مسأله عراق و امثال آن - و ظاهر صددرصد سیاسی دارد، باطنش در جهت رقابت با امثال ژاپن و چین است که مثل یک غول جلو میآیند؛ یعنی در واقع،