بیانات سال 81


اجتماعی این است: « لن تقدس امّة لایؤخذ للضّعیف فیها حقّه من القوی غیر متعتع »؛[1] در یک جامعه، فردی که دستش از زر و زور تهی است، بتواند حق خود را بدون هیچ گونه مشکل، از قوی - که زر و زور هم دارد - بگیرد. این پیامِ اسلام است؛ این جامعه درست اسلامی است؛ امروز این پیام است که ملتها را مجذوب میکند. کجای دنیای امروز این‌طور اداره میشود ؟ کدام دمکراسی، کدام لیبرالیسم، کدام حقوق بشرِ ادّعایی امروز میتواند چنین چیزی را مطرح و دنبال آن حرکت کند ؟ امروز نقطه مقابل آن عمل میکنند.

اسلام، همان پیام زنده و نافذ و متّکی به منطقِ قوی را امروز هم دارد. اسلام توانایی خود را نشان داده است؛ در ایران اسلامی نشان داد، در تجربه‌های گوناگون این منطقه نشان داد، در پایداری مردم فلسطین نشان داد. امروز نوبت ما مسؤولان این کشور اسلامی و مسؤولان دنیای اسلام است که نشان دهیم عمیقاً به اسلام معتقدیم؛ پیام اسلام را درک کرده‌ایم و آن را قبول داریم و حاضریم برای آن کار کنیم. وظیفه مسؤولان خیلی سنگین است. اوّلین قدمی که مسؤولان برمیدارند، باید این باشد: خودشان را اسیر هویها و هوسها و شهوت‌رانیها و زیاده‌خواهیها و آن چیزهایی که بلای جوامع است، نکنند؛ این یک قدمِ اساسی است. ما باید همّت کنیم. ملتها نشان دادند که آماده‌اند. ملت بزرگ ما در

  1. 1. بحارالانوار، ج‌۷۴، ص‌۲۵۹

«6»