کنونی است - و از لحاظ موقعیّت سیاسی و جغرافیایی، دیگر درد سری نخواهد داشت. ادّعای حقوق بشر و گسترش دمکراسی و آزادی در دنیا و حرفهایی را که سران امریکا در سخنرانیهای رسمی خود میزنند، هیچکس در دنیا باور نمیکند. اینها شعارهایی است که خیلی کم اثر شده است. شعار طرفداری از حقوق بشر یا شعار گسترش دمکراسی در دنیا که امروز رئیس جمهور امریکا و دیگران در حرفهای خود آنها را تکرار میکنند، برای جهانیان قابل باور نیست. آن قدر اینها با دیکتاتورهای خونخوار همکاری کردهاند و برای تأمین منافع خود به آنها کمک رساندهاند که دیگر این حرف امریکا امروز در دنیا برای همه - نه تنها برای ما، که سالهاست ملت ایران این مطالب را میداند - کاملاً غیر قابل قبول است. حتّی زیادهخواهی و توسعهطلبی امریکا موجب شده است کشورهای اروپایی هم در خصوص برخی از مسائل، به طور واضح با امریکا مقابله کنند؛ چون آنها هم متوجّه این هدف هستند و احساس خطر میکنند. در همین قضیه عراق - که من بعداً مختصری راجع به آن عرض خواهم کرد - امریکاییها میخواستند بدون قید و شرط، جنگ خونین و پُرضایعهای را در این منطقه به وجود آورند. البته باز هم از این فکر منصرف نیستند؛ منتها آنطوری که اوّلِ کار میخواستند مهارگسیخته