چنین تحجّری باشد، دیگر روشنفکر نیست؛ چون روشنفکریلازمهاش حقطلبی، چشم باز و تکیه به منطق و استدلال است. اینکه مسلمان هم نمیخواهند باشد، برای این است که میدانند مسلمانی، خطرناک است. امروز عمده دردسرهایی که اردوگاه استکبار و مشخّصاً آمریکا و صهیونیسم دچارش هستند - که این دردسرها خیلی زیاد هم هست - بهخاطر این است که مسلمانان به خودآگاهیای رسیدهاند که در این خودآگاهی، امام بزرگوار و ملت ایران و انقلاب و نظام ما نقش فراوانی داشتهاند. عمده دردسر آنها از این ناحیه است؛ لذا میخواهند این را بکوبند. به همین جهت از مسلمان بودنِ دانشجو بهشدّت ناراضی و ناخشنودند. بنده اعتقادم این است که اتّحاد تشکّلهای دانشجویی - که اشاره شد - چیز خوبی است؛ منتها نه به این معنا که همه تشکّلها از بین بروند و یک تشکّل بهوجود آید؛ این تجربه درستی نیست. چیزی نخواهد گذاشت که همان تشکّل هم دچار مشکلات فراوانِ خیلی از تشکّلها خواهد شد. راه درست این است که این تشکّلهای دانشجویىِ موجود، با تفاهم، حقبینی و آن چیزی که خاصیت دانشجوست، خودشان را به یکدیگر نزدیکتر کنند؛ حرف حق را وسط بگذارند و جانبداریها و مخالفتها از استدلال و منطق ناشی شود.