آنها تجربه هم پیدا کردهاند و انصافاً در کار تبلیغات، فرهنگسازی و فرهنگدهی به کشورها و ملتها فوقالعادهاند. شما الان نگاه کنید؛ اگر به اغلب کشورهای اسلامی بگویند که بناست شما از لحاظ اقتصادی به فلان نقطه اوج برسید، قبول میکنند؛ اما اگر بگویند که بناست در رقابت با امریکا، امریکا را به زانو درآورید، هیچ کدام قبول نمیکنند ! این یک فرهنگ و فهمی است که به آنها داده شدهاست. نباید این را نشانه واقعبینی آنها گرفت؛ چون واقع قضیه این نیست. ملتی مثل ملت مالزی اگر آدم با عرضهای در رأس امورش باشد، حداقل با یارگیری میتواند این کار را بکند. آن جلسه دیگر هم به شما گفتم که الان امریکا در کار عراق درمانده است. به این عربدهکشیها که نبایستی نگاه کرد. اینها سیاست است و با اینها نمیشود قضایا را محاسبه کرد. معلوم میشود که بمب اتم هم در اینجاها کارساز نیست. امکانات تبلیغی و وجود دستگاههای حرفهاىِ شبانهروزىِ سیاست در امریکا و کشورهای همراهش هم کارساز نیست. در قضیه عراق درماندهاند. اگر فرصت میبود، برای شما بیان میکردم و شما هم تصدیق میکردید که درماندهاند. ممکن است حمله کند؛ اما حملهاش ناخواسته خواهد بود. الان ایدهآل امریکاییها این است که بدون جنگ بر عراق مسلّط شوند. اگر اینهمه تبلیغات برای جنگ نکرده بودند و با هزار و یک دلیل ثابت نکرده بودند که « صدّام » باید از بین برود و عراق تسخیر شود، حتماً دُمشان را روی کولشان میگذاشتند و