امیرالمؤمنین، آنقدر نیست که به آن قلّه برسند؛ اما حرکت به سمت قلّه را بایستی زنده نگه داشت. بنابراین عدالت و عدالتخواهی و تزیین عدالت، از چیزهایی است که نباید آن را فراموش کرد. شما نهجالبلاغه را که نگاه میکنید، میبینید در سر تا پای نهجالبلاغه عدالت وجود دارد. اعتقاد جدّی بنده این است که بسیاری از ناکامیهای امروز ما در عرصهی رسیدن به هدفهای انقلاب و ادارهی مطلوب کشور، بهخاطر کم اعتنایی به عدالت است. هرکدام از ما نسبت به خودمان اغماض میکنیم. اسم عدالت را میآوریم و به آن تحریض هم میکنیم؛ اما در مقام عمل نسبت به خودمان اغماض مینماییم. حالا قدری اغماض نسبت به خود، بر اثر نقصها، کوچک بودن و کوتاهیهای طبیعی ما قابل قبول است؛ اما ما نسبت به خودمان زیاد اغماض میکنیم. خیلی از امکانات و برخورداریها را برای خود روا میداریم که برای دیگران روا نمیداریم. ما این فرهنگ حاکم بر ذهن خودمان را باید عوض کنیم و مردم هم همینطور. اینطور نباشد که مردم در مسابقهی زندگی احساس کنند که هیچ مرز و مانعی به نام عدالت، جلوِ آنها را نمیگیرد و آنها تا هرجا که بتوانند بروند، مانعی ندارند. لذا شما میبینید یک نفر ثروت نامشروع و حرامی را از یک راه غیرعادلانه به دست آورده - مثلاً در ظرف ده سال چندین میلیارد تومان گیرش آمده - که اگر توزیع کنیم، میبینیم گاهی درآمد بنده و شما در طول مدّت خدمتمان هم به قدر ثروت یک روز یا یک هفته یا یک ماه او نمیشود، بعد هم طلبکار است ! طلبکار است که من به مملکت خدمت