بیانات سال 81


صاحب و مالک این کشورم. مالک این کشور، مردم هستند. هر کسی برای این‌که بتواند قدرتی داشته باشد - اگر اهل قدرت‌طلبی است - و وظیفه‌ای را در مسندی انجام دهد - اگر اهل انجام وظیفه است - شرطش این است که مردم او را بخواهند، با مردم رابطه‌ی خوب داشته باشد و رعایت مصالح مردم را بکند یا تظاهر کند که میکند؛ یعنی درحقیقت همه مجبورند مالکیت مردم را بر این کشور به رسمیت بشناسند. انقلاب ما این است.

در آن بخش دوم، انقلاب همه‌ی وابستگیهای رسمی کشور را نسبت به دستگاههای بیرون از این مرز قطع کرد. این‌که میگوییم وابستگیها را قطع کرد، میدانیم که وابستگی اقتصادی یا وابستگی فرهنگی به این آسانی قطع نمیشود. اما نمای بیرونی همه‌ی این وابستگیها، وابستگی سیاسی است و با انقلاب اسلامی، حرف شنوی و تملّق گفتن و رعایت مصالحِ مراکز قدرت جهانی را کردن، به‌کلّی از بین رفت. این ملت آرمانها، اهداف، ایده‌ها و آرزوهایی دارد که میخواهد محقّق کند؛ ملاحظه‌ی قدرت یا سلطه‌ی جهانی را هم نمیکند و مقصدش در درجه‌ی اوّل این است که اهداف بزرگ و بلند مدّت کشور و ملت را تحقّق بخشد. این اهداف به اعتباری در کلمه‌ی دین و به اعتبار دیگری در کلمات دین و آزادی و رفاه و امنیت و نظایر آن خلاصه میشود.

«6»