الان هرچه حرف زده میشود دربارهی جهانیسازی است. امروز همهی دستگاههای مختلف، مروّج جهانیسازی شدهاند ! جهانیسازی یک فرشتهی نجات شده که اگر ما به تجارت جهانی نپیوندیم، پدرمان درآمده است ! خوب؛ آن طرف قضیه را ملاحظه نمیکنند که این تجارت جهانی و این جهانیسازی در تجارت و در بخشهای دیگر اصلاً کار کیست، چه کسی دنبال این قضیه است، شرایط ما در قبال آن چیست و ما با نداشتن تجهیزات و ابزار و امکانات و وسایل امنیتی لازم چگونه میتوانیم وارد این میدان عظیم درگیری شویم !؟ بنده در اساس با تجارت جهانی مخالف نیستم. از چندی پیش از این - از زمان ریاست جمهوری قبلی تا امروز - که دنبال این قضیه هستند، بارها با من صحبت کردهاند. بنده هم گفتهام آنروز که ما بتوانیم با بنیهی کافی وارد این میدان شویم، اگر نشویم به خودمان ظلم کردهایم؛ اما اوّل باید بنیهاش را ایجاد کنیم. این را توجّه نمیکنند که اگر با نداشتن آمادگیهای لازم وارد این میدان شویم، چه ضررهایی خواهیم برد. ما بایستی این را برای مردم روشن کنیم. منظورم فقط مسألهی جهانیسازی نیست؛ در عرایضی که عرض میکنم این یک موضوع درجهی دو و سه است. میخواهم بگویم از تجربههای جهانی و از حوادثی که در گذشته در جهان اتّفاق افتاده یا در زمان ما در عرض تاریخ اتّفاق میافتد، باید برای حدس زدن حوادث آینده و در شرفِ تکوین استفاده کنیم. بهنظر بنده، یکی از چیزهایی که باید روی آن خیلی تکیه کرد، حسّاس کردن مردم نسبت به تلاشهای