علّت مخالفت آنها با جمهوری اسلامی چیست؛ چون جمهوری اسلامی تسلیم منطق زور و قلدری آنها نشده است و نخواهد شد. مواضع جمهوری اسلامی، واضح و روشن و صددرصد منطقی است؛ همین مواضعی است که مسؤولان کشور بارها بر زبان آوردهاند؛ رئیس جمهور محترم هم در همین روزها مکرّر در مقابل چشم ملتهای دیگر و مجامع بینالمللی، آنها را تکرار کرد و بر زبان آورد. اگر شما در دنیای اسلام حرکت کنید، خواهید دید این مواضع در دل یکایک آحاد ملتها مورد تمجید و ستایش است؛ ملتها حق طلبند. بنای استکبار و زورگویی در عالم این است که همه دولتها و به تبع آنها همه ملتها را وادار کند تا منطق زور و ظلم و بیانصافی او را بپذیرند و از همان راه حرکت کنند. بنای عالم را بر ظلم گذاشتند و میخواهند به نفع کمپانیها و سرمایهداران بزرگ و گردانندگان صهیونیستی و غیرصهیونیستىِ منابع مالی بزرگ دنیا و علیه ملتها، عالم را اداره کنند و توقّع دارند همه دولتها و ملتها از این مواضع پیروی کنند. مگر چنین چیزی میشود ؟ ممکن است بعضی از دولتها به خاطر منافع شخصی مسؤولانِ خود تسلیم شوند؛ اما دولت و ملتی که به نام اسلام سخن میگوید، به نام استقلال و هویّت ملی خود موضع میگیرد و حق میگوید و دنبال حق میرود، مگر ممکن است تسلیم شود ؟ الان ورد و ذکر عدّهای مذاکره با امریکا شده است ! چه مذاکرهای ؟! میگویند با امریکا مذاکره کنید تا موذیگری نکند؛ فشار وارد نیاورد؛ تهدید نکند و