شامل شرق و غرب میشود؛ هر منطقهای آن را با هدفی خاص دنبال میکند. مراکزی که این سیاستها را طرّاحی میکنند، وسایل و ابزار آن را هم بهطور فراوان فراهم میکنند. این مراکز بهطور عمده شامل مراکز اقتصادی صهیونیستی و قدرتطلبان بینالمللی است که چشم به سرچشمههای ثروت در کشورهایی دوختهاند که غالباً عقبافتاده و فقیر و ضعیفند و منابع ثروت بسیاری دارند. برای به چنگ آوردن این منابع ثروت، مهمترین مانع، ارادهی ملتهایی است که این منابع متعلّق به آنهاست. برای فلج کردن ملتها، بهترین راه، فلج کردن جوانان است؛ چون جوانان نیروی فعّالِ هر کشورند. برای فلج کردن جوانان بهترین راه آلوده و زمینگیر کردن آنها به وسیلهی سکس، فحشا، مستی و مواد مخدّر است. در کشورهای غربی این سیاست به این دلیل دنبال میشود که جوانان مزاحم صهیونیستها نشوند. داستان تسلّط شبکهی بینالمللی صهیونیسم بر مجلس، پارلمان، دولت، مسؤولان و بهطور عمده سیاستهای بسیاری از کشورها - بهویژه کشورهای غربی - بسیار شگفتآور و عجیب است. اگر در کشوری، یک فرد با انگیزههای ضدّصهیونیستی برای مسؤولیتی سیاسی انتخاب شود، آنقدر شبکههای صهیونیستی به شکلهای گوناگون بر او و افکار جامعه فشار میآورند که وی نمیتواند به مسؤولیت خود ادامه دهد و مجبور به استعفا و کنارهگیری میشود.