در دنیا علیه جمهوری اسلامی آنچه از عهدهشان برآید، حرف میزنند؛ یک عدّه هم در داخل، همان حرفها را تکرار میکنند و آنچه را که آنها دوست میدارند، بر زبان میآورند. حقیقت قضیه این است که مردم به نظام و نهادهای آن علاقهمندند و توقّعی که از مسؤولان دارند، کار و خدمت و انجام دادن وظایفشان است. در این خصوص، فرقی بین شورای شهر، مجلس شورای اسلامی، دولت و بقیهی دستگاهها نیست؛ هرکدام وظیفهی خود را انجام دهند، مردم را به خودشان علاقهمند و دلگرم خواهند کرد. اگر کسانی وظیفهی خود را انجام ندهند، کوتاهی کنند، به کارهای دیگر سرگرم شوند و احیاناً افساد کنند - کمااینکه در بعضی از موارد مشاهده شده است کسانیکه مردم آنها را برای کاری انتخاب کردند، بهجای اینکه به آن کار بپردازند، به کارهایی پرداختند که مطلقاً به نفع مردم نیست، بلکه به زیان مردم است - طبعاً مردم دلسرد خواهند شد. تفاوت دیگر دمکراسیهای رایج دنیا با نظام مردمسالاری دینی این است که در مردمسالاری دینی کارهای رایجِ دنیا و اسرافها و تبلیغات پر خرج مطلقاً نباید انجام گیرد. ما در همین سیستان و بلوچستان هزاران جوان را با استعدادهای خوب و قابل رشد و قابل استفاده برای ادارهی کشور مشاهده میکنیم که اینها در یکجا معطّل و منتظر یک وسیلهی جزئی ماندهاند برای اینکه بتوانند کار خود را دنبال کنند؛ آنگاه عدّهای بیایند میلیاردها صرف تبلیغات کنند برای اینکه نظر مردم را به سمت خود