قضاییّه باز شد به این هر دو نیاز ضربه خواهد خورد: قاضی و دستگاه قضاء از چشم مردم میافتد و حمایت مسؤولان را هم از دست میدهد. آنوقت ما چطور در این فضا توقّع داشته باشیم که قاضی بیاید با شجاعت بایستد و یک ظالم و متخلّف از قانون را - که هم زور و هم زر دارد - به پای میز محاکمه بکشاند و هیچگونه تحت تأثیر او قرار نگیرد ؟ این کار، آسان نیست. اگر ما بخواهیم قاضی این شجاعت و صلابت و اقتدار را داشته باشد که چنین بارهای سنگینی را که از او توقّع داریم، بردارد، باید او و دستگاهی را که حامی اوست، اوّلاً مورد حمایت قرار دهیم؛ ثانیاً منزلتش را در چشم مردم حفظ کنیم. شما میبینید در تبلیغات دنیا معمول این است - البته نه اینکه خلافش نباشد؛ کم است - که از دستگاه قضایىِ خود تجلیل و تعریف میکنند؛ حتّی در تبلیغات گوناگون و در فیلمها. به قاضی مَنشی میدهند که آدم وقتی از بطون دستگاههای قضایی آنها اطّلاع پیدا میکند، میبیند با این تصویری که ارائه میدهند، چقدر فاصله دارد؛ اما سعی میکنند قاضی را دارای جایگاه تأثیرناپذیر، نفوذ ناپذیر، عاقل، عادل و بصیر معرفی کنند. خیلی اوقات هم اینگونه نیست؛ اما تبلیغات این گونه است. این برای آن است که کسی که به دستگاه قضایی مراجعه میکند، با اطمینان خاطر مراجعه کند؛ کسی که دستگاه قضایی یقه او را میگیرد، حساب ببرد و در کل، هیبت دستگاه قضایی، و پشت سر آن، عمل دستگاه قضایی بتواند نقش خود را ایفا کند. ما که نباید برخلاف