بیانات سال 82


دیکتاتوری میکرد، شما طور دیگری دیکتاتوری میکنید؛ اما نمیتوانید کاری از پیش ببرید. مسؤولان امریکایی - این نو محافظه‌کارانی که خیال میکنند میتوانند دنیای اسلام را با جنگ فتح کنند - گوشهایشان را باز کنند و بشنوند: شما نمیتوانید با اسلام و امّت اسلامی دربیفتید؛ شما به آنچه در افغانستان و عراق اتّفاق افتاد، مغرور شدید؛ این از ضعفِ تحلیل شماست؛ این نشان‌دهنده آن است که شما نمیتوانید حوادث را درست بشناسید. شما در افغانستان با ملت افغانستان مواجه نبودید؛ در عراق هم با ملت عراق مواجه نبودید. ملت عراق نخواست از رژیم صدّام دفاع کند و نمیکرد؛ کما این‌که در افغانستان، ملت افغانستان نخواست از رژیم طالبان حمایت کند و نمیکرد؛ اما شما با ورود قلدرانه به عراق، قدم‌به‌قدم ملت عراق را به سوی یک رویارویىِ سخت با خودتان نزدیک میکنید.

به ملت شریف و غیور عراق فشار می‌آورند و اهانت میکنند؛ ملت عراق با نخبگان و فرزانگانش، با فرهنگ عمیقش، با عشایر غیورش. این همه عشایر غیور در عراق هستند؛ این همه انسانهای فهمیده و دارای فرهنگِ عمیق در عراق هستند. آن‌وقت میگویند گروهی از عراقیها جمع شوند و به عنوان مشاورِ حاکمِ امریکایی کار کنند ! حاکم امریکایی در عراق چه‌کاره است !؟ این حرف مردم عراق است. دشمن شما در عراق، ملت عراق است؛ چرا جمهوری اسلامی را متّهم میکنید ؟

میآیند میایستند و با گزافه‌گویىِ هرچه تمامتر میگویند ما از نفوذ ایران در عراق نگرانیم ! در حقیقت، ما از حضور شما در عراق نگرانیم. امریکا و انگلیس به چه حقّی در عراق حضور نظامی دارند ؟ به چه حقّی در

«11»