افتادند و در میانه راه در مواجهه با شدّت عمل و خشونت رژیم سفّاک پهلوی، خون پاکشان در همین منطقه باقرآباد و قرچک بر زمین ریخت و مظلومانه جان دادند. آن روز هیچکس گمان نمیکرد روزی خواهد رسید که این شهدای مظلوم و گمنام، مثل ستارههای درخشان، نه فقط در آسمان ورامین، بلکه در آسمان ایران اسلامی خواهند درخشید. آنها در مظلومیت جان دادند و خدا به مظلومیت و غربت آنها برکت داد و مجاهدت آنها در پی خود مجاهدتهای دیگری را بهوجود آورد و حرکت حق، هر روز قویتر و ستبرتر شد. امروز هم وقتی به ورامین نگاه میکنیم، میبینیم این منطقه ایستا نیست و در همان حدّ شهدای مظلوم پانزده خرداد چهلودو متوقّف نشده است. بعضیها هنرشان توقّف در افتخارات گذشته است. اسلام به ما حرکت به سمت افتخاراتِ تازه را واجب میکند و این را راه رسیدن به کمال میداند. پشت سر آن شهیدان، شهدای عزیز ورامین و این منطقه در جنگ تحمیلی است، که سیودو شهید این منطقه جزو سرداران نیروهای مسلّحند. این چیز کمی نیست. شهدای عزیزی مثل امیران عالیمقام نیروی هوایی، مثل سرداران سپاه پاسداران، خانوادههای سه شهید داده، دو شهید داده، در همه قشرها. رحمت خدا بر مرحوم « جنیدی » روحانیِ پاکبازِ پدر سه شهید، بلکه چهار شهید - چون پسر چهارم او هم که از دنیا رفت، آنطوری که اطّلاع دادند، جزو کسانی بود که آسیب شیمیاییِ دوران جنگ را دیده بود - و خانوادههای متعدّدی که نام شهید « ستّاری » و « اردستانی » و « علیقمی » و بقیه سرداران باارزش بر سر درِ این خانوادههای بلندپایه نوشته است. اینها